متن و صوت مداحی حاج محمود کریمی در شهادت مادر سادات؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
نماز عشق را خواندم به پشت درب این خانه
ولی من سجدهی خود را میان کوچهها کردم
چنان آثار سیلی بر رخ زردم بهجامانده
که حتی روی خود مخفی زچشم مرتضی کردم
من از سویی علی را میکشیدم دشمن از سویی
غلاف تیغ باعث شد که دامانش رها کردم
همه گفتند یا شب گریه کن یا روز یا زهرا
سر قبر عمویم رفتم از دل عقده واکردم
عزیزانم کنار بسترم آمین همه گفتند
ولی دیدند من از بهر مرگ خود دعا کردم
چهرهها با اشک زیبا میشود
عشق با تصویر معنا میشود
عشق یعنی دل سپردن در الست
از می وصل الهی مست مست
عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دستوپا
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
عشق یعنی جلوهی صبر خدا
شرم ایوب نبی از مرتضی
عشق بر دلها شهامت میدهد
عشق بر غمها حلاوت میدهد
عشق بر دلداده فرمان میدهد
عاشق جان داده را جان میدهد
عشق باعث شد که دل سامان گرفت
پشت درب خانه زهرا جان گرفت
عشق یعنی انقلاب فاطمه
از کبودی چشم خواب فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه
بیت الاحزان خراب فاطمه
عشق یعنی صحبت بیواهمه
حیدر دربند ، بهپیش فاطمه
آنکه خود مرد دلیر جنگ بود
دستگیر فرقهای صد رنگ بود
عشق یعنی غسل زیر پیرُهن
دستْ بیرون کردن از زیر کفن
عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی جای سیلی روی چشم
عشق یعنی قلب چون آئینه ای
جای میخ در به روی سینهای
عشق یعنی انتظار منتظَر
سینهای مجروح از مسمار در
عشق یعنی گریههای حیدری
دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی طاعت جانآفرین
رد خون سینه بر روی زمین
دنبال حیدر میدوید
از سینهاش خون میچکید
شکر خدا زینب ندید زهرا یا زهرا
زینب نگاهش بر در است
در ذکر مادر مادراست
بگرفته او دامان من
زهرای من زهرای من
بودی چراغ خانهام
تاریک شد کاشانهام
در بین آن دیوار و در
دادی تو ششماهه پسر
ای گل یاس کبود مرتضی
ای تمام تاروپود مرتضی
ای همه بودونبود مرتضی
ای تمامی وجود مرتضی
خانه را عاری ز خوشحالی مکن
یار من پشت مرا خالی مکن
ای تمام عشق ای خونینجگر
یا بمان یا که مرا با خود ببر
ای تمام عشق بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی
میروی ای بحر عصمت را عروس
جای من لبهای محسن را ببوس
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
فاطمه چشمان خود را باز کرد
با زبان دل سخن آغاز کرد
ای همیشه همنشین فاطمه
علی جانم علی جانم
ای امیر المومنین فاطمه
ای که غمها را عسل کردی علی
گو چرا زانو بغل کردی علی
یا علی یا علی یا علی و یا علی
ای که بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
این دل غمدیده را زنده کن
جان من یکبار دیگر خنده کن
یا علی یا علی یا علی یا علی
آنکه باید دل غمین باشد منم
آنکه باید اینچنین باشد منم
دل غمین و شرمگین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دستهایت وا نشد
من آن شاخه گل افسرده بودم
که در نشکفتگی پژمرده بودم
زسوز سینهام میسوزم ای کاش
که در پشت همان در مرده بودم
مغیره گر نبود در آن کشاکش
علی را من به خانه برده بودم
مدینه محشر کبری به پا بود
رسل بر گردن شیر خدا بود
دو صد گلچین و یک گل من چه گویم
گل حیدر به زیر دست و پا بود
یا علی یاعلی یا علی و یا علی
فاطمه فاطمه عشق حیدر فاطمه
پدر زخم زبان بسیار خوردم
کتک از خصم بد کردار خوردم
میان کوچههای شهر سیلی
هم از دشمن هم از دیوار خوردم
پدر زهرای تو حاجت روا شد
ببین مزد رسالت چون ادا شد
ببین بازو و دست و سینه من
ببین پهلو و دست و سینه من
بلا گردن جون مرتضی شد
ای تربت گم گشتهات فاطمه یا فاطمه
بیت الحرام انبیا
ای تربت گم گشتهات بیت الحرام انبیا
صحن بقیع خلوتت دار السلام انبیا
نام تو در موج بلا ذکر مدام انبیا
تنها نه مام احمدی مام تمام انبیا
از کوثر احسان تو لبریز جام انبیا
منم گدای فاطمـــــــــــــــــــه
جانم فدای فاطمــــــــــــــــــــه