غمگینی و داشتن حالتهای افسردگی یکی از بدترین احساسهایی است که ممکن فرد با آن مواجه شود. در این حالت برخی از مردم کارهای خود را تعطیل میکنند. خواب و خوراک افراد تغییر میکند. یا مبتلا به زیاد خوابیدن و یا کمخوابی میشوند. بهطورکلی افسردگی بیماری شایع روانی بین مردم است به همین دلیل روان شناسان آن را سرماخوردگی روانی نامیدهاند. نوشتار پیش رو قصد دارد راهکارهای سادهای برای جلوگیری یا بهبود علائم افسردگی یا غمگینی ارائه کند. البته باید توجه داشت این راهکارها بههیچوجه نمیتواند جایگزین مراجعه به مشاور شود اما درصورتیکه نمیتوانید به هر دلیلی به مشاور مراجعه کنید میتوانید از تکنیکهای ارائهشده استفاده کنید.
باید توجه داشت که افسردگی بیماری است که عوامل مختلفی در ایجاد آن مؤثر باشند. برخی از این عوامل در اختیار ما نیستند اما عمده و اکثر عوامل در اختیار ما بوده و با کنترل آنها میتوان از افسردگی نجات پیدا کرد و یا حداقل نشانههای آن را بهبود بخشید تا بتوان به امورات زندگی رسیدگی کرد.
قبل از هر چیز باید دانست که
سؤالهای هدفدار نقش مهمی در احساسات و رفتار ما دارند. وقتی در موقعیت خاصی قرار میگیریم دائماً ذهن مشغول سؤال پرسیدن است. اگر ذهن را به حال خود رها کنیم درنتیجهی سؤالهایی که میپرسد گاه فقط اضطراب و استرس را به ارمغان میآورد. اما اگر به سؤالها جهت بدهیم بسیاری از احساسات ما در کنترل ما خواهد بود و میتوانیم در آن لحظات خاص تصمیمات درستتری بگیریم.
مثلاً وقتی پشت ترافیک گیرکردهایم میتوانیم ذهن را رها کنیم تا دائم این پرسشها در آن خطور کند: چرا اینهمه ماشین باید جلوی من باشد، چرا مردم درست رانندگی نمیکنند، چرا مسئولین فکری به حال ترافیک نمیکنند، و….
و سؤالهایی و جملاتی از این قبیل که به آنها سؤالهای بیجواب و بیانتها گفته میشود. چون بسیاری از جوابهای آنها یا سودی ندارد و یا از حیطه قدرت و اختیارات ما بیرون است.
در مقابل میتوان از این موقعیت خاص بهره برد و با سؤالاتی هدفدار از آن لحظات استفاده کرد.
مثلاً: از خودمان بپرسیم:
این مطلب ادامه:شواهد را بررسی کنید می باشد
گاهی ناراحتیهای روحی ما ناشی از سرکوفت زدن به خود، سرزنش کردن خود، تردید، ترس و دیگر موارد منفی است که امکان دارد برای همه اتفاق بیفتد. علت ناراحتی هر چه باشد ما خود یکی از بهترین متخصصها درزمینهٔ حل آن هستیم. میگویید چگونه؟
وقتی کسی با شما مشکلی را مطرح میکند، مثلاً یکی از دوستانتان به منزل شما میآید و میگوید: از امتحانی که پیش رو دارد میترسد؟ یا در زندگی دچار ناامیدی شده است و.... معمولاً در این موارد شما چه میکنید؟
اکثر انسانها در این شرایط با حمایت از کسی که مشکل دارد، سعی میکنند