حرفهای زیبای این روزها که هر از گاهی از دهان مسئولان دولتی خارج میشود، گویای آن است که اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم ایرادی ندارد، کسی مشکل و دغدغهای ندارد و تنها یکی دو مسئله غیراقتصادی بود که آن هم با تغییر سه وزیر و تعمیر کابینه، به خیر و خوشی حل شد!
نگاهی به سخنرانیها و آمارهای مقامات و دستگاههای دولتی، حقیقتا چیزی بیش از این را گواهی نمیکند. اگر کسی باشد که از وقایع حقیقی کشور بیاطلاع باشد و ناگهان به ایران وارد شود، با خواندن اخبار دولتی و آمار سفارشی، احساس میکند به کانون یکی از پویاترین اقتصادها وارد شده است! آنقدر که سخنگوی دولت رسما تغییر تیم اقتصادی کابینه را مساوی دیوانگی میداند! اما همین شخص، بهمحض وارد شدن به خیابان و زندگی در فضای حقیقی، چنان با تلخیها و سختیهایی مواجه میشود که نمیداند با آنها چه کند!؟
این تضاد عظیم میان گفتههای برخی مدیران اجرایی با واقعیات جامعه را مردم دائما لمس میکنند و با آن دست به گریبانند.
آنها از یک سو میشنوند که رشد اقتصادی، به نزدیک شش درصد رسیده و از دیگر سو، برخی ماههاست که حقوق نگرفتهاند یا بخشی از حقوقشان را دریافت کردهاند!