در میان استدلال هایی که برای اثبات وجود خدا، بیان شده است برخی دارای پیچیدگی خاصی هستند که نیاز به اطلاع پیدا کردن از اصطلاحات خاص خود بوده است. اما برهانی که منسوب به آنسلم است بیانی بسیار ساده دارد. در این برهان از مفهوم خدا بر وچود خدا استدلال شده است. آنسلم از مخاطب خود می خواهد خدا را که کاملترین است تصور کند، بعد از تصور از او می پرسد آیا خدایی که تصور کردی در خارج از ذهن هم وجود دارد، یا خیر؟

اگر شخص بگوید وجود دارد به وجود خدا اقرار کرده است و اگر بگوید وجود ندارد، آنسلم به او می گوید آنچه تصور کردی خدا نبوده، زیرا قرار بود کاملترین موجود را تصور کنی و وجود داشتن در خارج از ذهن از کمالات است پس باید آن را هم داشته باشد. اگر آنچه تصور کرده ای این صفت را دارد کاملترین است و اگر ندارد آنچه تصور کرده ای خدایی که کاملترین است نبوده.

بنابراین در این استدلال صرف تصور صحیح از خدا کفایت می کند که تصدیق کنیم چنین موجودی وجود دارد به شرط آنکه آنچه تصور میکنیم خدا باشد یعنی موجودی که خیر محض بوده و کامترین است.

پاسخ به شبهات در این برهان:

۱-در این برهان از راه مفهوم بر مصداق حکم شده که باطل است زیرا کسی از وجود مفهوم سیمرغ نمی گوید چنین موجودی وجود دارد

پاسخ: در این استدلال گفته نشده هر مفومی که تصور شد حتما در خارج از ذهن وجود دارد تا این اشکال وارد باشد بلکه تنها در مورد کاملترین موجود چنین ادعایی شد. در واقعا آنسلم ادعا نکرده هر مفهومی را تصور کنی حتما باید در خارج از ذهن باشد، بلکه مفهوم خدا به عنوان کاملترین موجود این گونه است

۲-اگر کسی گفت کاملترین جزیره را تصور کن آیا باید کامترین جزیره وجود داشته باشد؟

پاسخ: اگر کاملترین جزیره در ذهن امکان خارجی داشته باشد می تواند وجود داشته باشد اما هر جزیره ای را که تصور کنیم باز می توانیم به آن جزیره مثلا درختی اضافه کنیم و آن جزیره کاملتر شود. اساسا مفهوم کاملترین جزیره خود متناقض است بنابراین وجود خارجی کاملترین جزیره ی در ذهن ممکن نیست. به تعبیر فلسفی چون چنین موجود ممکن الوجود است و هر ممکنی امکان ارتقاء دارد بنابراین هر ممکنی را که تصور کنیم باز می توان کاملتر از آن را تصور کرد در حالیکه در مورد خدا چون واجب الوجود است نمی توان از آن کاملتر را تصور کرد.