مقدمه
خوارج گروهی شناخته‌شده در تاریخ اسلام است این گروه با ارائه فهمی خاص از دین و مفاهیم دینی ضربات سنگینی به هویت اسلام و مسلمانان وارد کرده و در تاریخ صحنه‌های تأسف باری را به بار آورده است. خوارج با نگاهی ساده بینانه و فهم نادرست از برخی مفاهیم اساسی دینی همچون ایمان و امربه‌معروف و نهی از منکر و جهاد و … دیگر مسلمانان را از دایره اسلام خارج کرده و با ارائه نظریات سخیف موجب تغییر چهره اسلام از دین رأفت و رحمت به دین خشونت و کج‌فهمی شدند. گرچه این گروه دوام چندانی نداشت اما اکنون گروه‌های جدیدی که خود را منسوب به اسلام می‌دانند ظهور کرده و از همان شیوه خوارج در تفسیر مفاهیم دینی استفاده می‌کنند و همان خطراتِ صدر اسلام اکنون دامن‌گیر جامعه اسلامی شده است. بنابراین لازم است با بررسی ویژگی‌ها و شاخصه‌های اساسی فهم خوارجی از دین با خطرات این نوع نگرش آشنا شد.

شاخصه‌های فهم خوارجی
ازآنجاکه ادیان دستورات و اندیشه‌های خود را از طریق متون به پیروان خود انتقال می‌دهند نوع نگرش و برداشت و مواجه با این متون در عملکرد انسان نقش مهمی دارد. مهم‌ترین شاخصه نگرش خوارج گونه به متون دینی، ظاهرگرایی و جمود در متن و انکار هرگونه تأویلی است. این شاخصه در هر دین و مکتبی باشد خواه‌ناخواه منجر به نتایج سوء و غیرقابل جبرانی خواهد شد و تاریخ نیز نشان می‌دهد که در بسیاری موارد جمود در ظاهر متون منجر به قتل علما و انسان‌های بسیاری توسط طرفداران این نوع تفکر شده و ضربه‌های بسیاری بر پیکره دین و تدین زده است. دین‌گریزی و جدا کردن دین از اجتماع و از امور مهم زندگی بشری ، تناقض‌آمیز شدن آموزه‌های دینی، و… از نتایج اسف‌بار این نوع نگرش است. چنانکه نگرش خوارج گونه به متون دینی در قرون‌وسطی چنان ضربه‌ای به آیین مسیحیت در اروپا وارد کرد به‌طوری‌که به مدت سه قرن دین کم‌کم از میان مردم رفت و تنها اسمی از آن باقی ماند و خداپرستی جای خود را به اومانیسم داد و همین خطر اکنون نیز از طرف داعیه‌داران ظاهرگرایی یعنی وهابیت اسلام را تهدید می‌کند.
یکی دیگر از ویژگی‌های فهم خوارجی نسبت دادن اندیشه‌های سخیف و غیرقابل‌دفاع به اسلام است که نتیجه آن به تمسخر گرفته شدن دین و بی‌منطق جلوه داده شدن آن است. تاریخ به‌خوبی نشان داده که اگر آیینی دارای اندیشه‌های خرافی و متحجرانه باشد نه‌تنها از گرایش به آن دین کاسته شده بلکه موجب انزجار از دین و دین‌داری می‌شود. به‌عنوان نمونه خوارج با نگاهی ساده به آیه ” إن الحکم إلّا لله ” به مخالفت با بدیهی‌ترین مسئله یعنی لزوم وجود حکومت پرداخته و حاکمیت هر کسی غیر از خدا را نفی  می‌کند و قائل به نوعی آنارشیسم دینی می‌شود و اکنون سلفی‌ها با پیروی از همان روش آیات قرآن را تفسیر کرده و چهره ای ضد علم از اسلام به نمایش می‌گذارند.مثلاً آن‌ها زمین را کروی نمی‌دانند بلکه معتقدند زمین مسطح است چراکه خداوند در آیه أفلا ینظرون الی …الارض کیف سطحت به مسطح بودن زمین تصریح کرده است. اخیراً نیز فتاوایی در حرمت خواندن علم جغرافیا از طرف آن‌ها صادر شده است.آن‌ها حاضر به اصلاح این عقیده خود نیستند لذا تمامی عکس‌های ماهواره ای را که کروی بودن زمین را نشان می‌دهد تنها به این بهانه که توسط کفار تهیه شده انکار می‌کنند.
از نتایج این کردار، جدایی علم از دین ، اومانیسم و حذف کردن معنویت از جامعه ای که تمایل به پیشرفت در زمینه‌های علمی دارد می‌باشد.
دیگر ویژگی که از شاخصه‌های فهم خوارجی بوده و خطری برای اسلام تلقی می‌شود خشونت و گرایش به تکفیر مخالفین است. این حربه متاسفانه در طول تاریخ اسلام در برخی دوره‌ها منجر به ریخته شدن خون‌های به ناحق بسیاری شده است. خوارج با ضیق کردن دایره اسلام و تسعه دادن در مفهوم کفر جایی برای مخالفین خود در دین اسلام نگذاشته و همه را کافر دانسته و ریختن خون آن‌ها را حلال می‌دانستند.کلیسای قرون وسطی نیز چنین عمل می‌کرد و اگر کسی بر خلاف سخن کلیسا حرفی می‌زد کافر تلقی می‌شد و به بدتربن وجه به قتل می‌رسید. این شیوه برخورد خشن باعث می‌شود از دین چهره ای متعصب که به هیچ وجه حاضر به پذیرش حرف مخالف یا حرف جدید نیست نمایش داده شود در نتیجه خطری که از جانب این کردار دین و تدین را تهدید می‌کند دین حراسی و در نتیجه فرار از تدین است.
 چنین خطری اکنون نیز جامعه اسلامی را تهدید می‌کند چراکه وهابیت تکفیری از آغاز پیدایش تا امروز در جای جای کشورهای اسلامی مخالفین خود را را که اکنون بالغ بر ۹۵ در صد مسلمانان را تشکیل می‌دهند کافر دانسته و خون آن‌ها را حلال می‌دانند و در عمل هم با ترور و جنایت‌های انتحاری و حمله به سرزمین‌های آن‌ها و به کنیزی گرفتن زنان آن‌ها چهره ای خشن از اسلام ارائه داده‌اند و برای غرض ورزانی که هدفشان تبلیغ علیه اسلام است زمینه را فراهم می‌کنند.
و در پایان می‌توان به یکی از خطرات مهم و اساسی فهم خوارجی یعنی منحرف کردن مسلمانان از اصولی‌ترین اندیشه اسلام که همان توحید است اشاره کرد. فهم خوارجی اجازه تعقل و استفاده از اندیشه را نمی‌دهد بنابراین در بسیاری از موارد منجر به ارائه فهم ابتدایی از دین می‌شود که از آن جمله می‌توان به مسئله اوصاف الهی اشاره کرد. خدایی که توسط این نوع تفکر به پیروان خود معرفی می‌شود خدایی انسان گونه  است که دارای دست و پا وچشم های بسیار بزرگ، بوده و در آسمان‌ها زندگی می‌کند. خدایی که بر صندلی خود نشسته و صندلی از سنگینی وزنش به صدا در آمده است. و چنین خدایی با خدایی که اسلام واقعی به آن دعوت می‌کند بسیار فاصله دارد.
لذا بر هر محققی لازم است تا از این شاخصه‌ها اطلاع یافته و با درک خطرات ناشی از این نوع تفکر هم خود را در مقابل این جریان آماده کند و هم دیگران را نیز از خطرات این تفکر بر حذر دارد.