ماجرای مصوبه اخیر سنای آمریکا و رای به تمدید ده ساله تحریمهای ضد ایرانی، برای چندمین بار برجام را نقض کرد و شیفتهترین شیفتگان برجام و آمریکا را هم وادار به اعتراف و اقرار کرد.
در اینباره کم و بیش گفته شده و اصل موضوع به قدر کافی روشن است. اما خوب است از منظری دیگر هم به موضوع نگاه شود.
در یک سوی این ماجرا، آمریکایی است که سابقه دیرینه دشمنی او با انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست. از آمریکا جز آنچه در این سالها کرده انتظاری نیست. جز آنچه چند روز قبل در تحمیل تحریمهای جدید کرد، جز جنایت و وحشیگری!
این آمریکاست و هرکه تعریفی جز این از آمریکا دارد باید فکری بکند و در تحلیلهایش تجدید نظر کند. مخاطب این سخن هم کسانی نیستند که خود را و رگ و خونشان را آمریکا میدانند، آنها را خداوند در قرآن کریم روشن کرده است: «ذرهم فی خوضهم یلعبون» بلکه روی سخن با کسانی است که بر اثر تبلیغ و صحنهآرایی، دشمن را دوست میبینند.
اما این ماجرا به جز آمریکا، یک روی دیگر هم دارد و آن کسانی هستند که راه برونرفت از مشکلات را، کنار آمدن با آمریکا میدانستند و بعضا هنوز هم میدانند. اینجا مراد شخص خاص یا گروه معینی نیست و خواهید دید که بحث بر سر یک تفکر است.